وبلاگ هنرهای دستی

آموزش و اجرای نقاشی با کاشی ، آموزش و اجرا نقاشی به روی سفال

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 568
بازدید کل : 9415
تعداد مطالب : 112
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


جاوا اسكریپت

تعبیر خواب آنلاین


عکس های جدید از الناز شاکر دوست

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عکس هایی از برزو ارجمند و همسرش

 

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عکس هایی از جشن تولد جمشید مشایخی

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عکس هایی زیبا از دانیال عبادی

 

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

پشت صحنه قهوه تلخ

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

تصاویر فیلم بعدازظهر سگی سگی

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

كودكان قرباني بمباران شيميايي آمريكا در ويتنام

به گزارش خبرگزاري فارس، كودكان هيولايي نسلي نابود شده از كودكان ويتنامي هستند كه پدران و مادران آن ها درمعرض عامل نارنجي و سايرسمومي بودند كه براي نابودي جنگل هاي ويتنام بر روي اين كشور ريخته شده اند.
بسياري از اين كودكان در پرورشگاه هاي ويتنام زنداني هستند و اميدي براي بهبودي آن ها به دليل شدت صدمات ژنتيكي نمي رود.
اين عكس ها تنها بخش كوچكي از آلام و رنج هاي اين كودكان هستند.

 

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

*** عکسهایی از یک تصادف وحشتناک ***

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

منتخب

تا حالا شده که از دیدن یک صحنه اون قدر تعجب کنید که نا خود آگاه بگید وای خدای من.خب البته که شده، حتما در دور و بر شما تا به حال اتفاقاتی افتاده که به طرز عجیبی شگفت زده شدید.عکس های امروز مربوط به لحظاتی می شه که حتما اگه اونجا و نزدیک اونها بودید بهت زده می شدید و با صدای بلند می گفتید وای خدای من پس بریم با هم عکس ها رو ببینیم

 

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

پاییز

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

تصاویر جالب: گران‌ترین گل رز دنیا

هر شاخه از این گل رز 100 دلار به فروش می‌رسد.

 

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

طبيعت قلعه رود‌خان - فومن

قلعه رودخان قد برافراشته بر دامنه اي سرسبز از شکوه، حکايت از تمدني سراسر دفاع و آزادگي دارد و به رغم محروميت ساکنان روستاي قلعه ، گردشگران را با تمام زيبايي ها و استواريش به خود مي خواند.

براي رسيدن به قلعه رودخان، که در 20کيلومتري جنوب شرق فومن در گيلان است، بايد بعد از عبور از شهر فومن و گذشتن از روستاهاي گشت، کردمحله، سياه کش، شمس تالان، گوران پس، هولس کام، سيدآباد و قلعه رودخان به روستاي حيدرآلات رفت که از اين روستا تا محل قلعه حدود پنج کيلومتر فاصله است که البته طي اين مسير فقط با پاي پياده ميسر است.

جاده باريک در ميان جنگل تمام مي‌شود و راهرويي طولاني که با سنگ و سيمان فرش شده از کنار رود و آبشارهاي کوچک و بزرگ شروع مي‌شود. اين همان مسيري است که مسافران را به قلعه رودخان رهنمون مي شود.

قلعه رودخان يا همان "قلعه حسامي" که به حسام‌الدين بن اميره دوباج اسحقي در سالهاي 907 تا 923 هجري قمري منسوب است از بزرگترين دژهاي نظامي ايران و گيلان است و سال احداث آن طبق پژوهش‌هايي که بر روي خاک و پي آن انجام شده قرن پنجم يا ششم هم زمان با حکومت سلجوقيان است. اين قلعه در سال 1830 ميلادي توسط الکساندر سودزکو لهستاني‌الاصل کشف شده است.

گردشگران بسته به فصلي که از اين مسير عبور کنند زيبايي‌ها و طبيعت متفاوتي را خواهند ديد، در بيشتر روزهاي پاييز اين مسير باراني و مه آلود است. در تابستان سبز و رويايي، در زمستان برف گرفته و در بهار پرشکوفه و آکنده از عطر سبزه هاي نورسته.

تجديد بناي قلعه يک بار نيز توسط حسام‌الدين در سال 918 هجري قمري شروع و در سال 921 هجري قمري تمام شده است. مصالح به کار رفته در اين قلعه سنگ و آجر و جداره خارجي از سنگ و جداره داخلي از آجر و ملات ساروج است. مساحت داخلي قلعه بيش از پنج هکتار است که قسمت مياني شرق قلعه بانام شاه نشين و غرب آن با نام آسايشگاه افسران شناخته مي شود. اختلاف ارتفاع بالاترين نقطه (شاه نشين) با پايين ترين نقطه (در ورودي) حدود 110 متر است.

از روستاي قلعه رودخان تا خود قلعه طبيعت بسيار زيبا و چشم اندازهاي زيادي وجود دارد که توجه هر بيننده اي را به خود جلب مي کند. رفت و آمد با وسيله نقليه تا فاصله يک و نيم کيلومتري قلعه رودخان امکان دارد. در مسير صعود به قلعه، درختاني با قدمت زياد، به سمت آسمان سربرافراشته اند و نور از لابه لاي شاخه هاي اين درختان به پايين مي ريزد.

نبود راه ارتباطي مناسب تا پاي قلعه به خصوص چند کيلومتر انتهايي جاده که به صورت خاکي و بدون زيرسازي است، براي گردشگران مشکل آفرين است. نداشتن پارکينگ مناسب براي اتومبيلها، نبودن امکانات پذيرايي مانند رستوران، چايخانه و اقامتگاه، فقدان هر گونه امکانات رفاهي و تسهيلاتي در پاي قلعه از ديگر مشکلات موجود بر سر راه مسافران قلعه است.

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

*درخت تخم مرغی*

خانواده آلمانی در ادامه سنت خود طی 401 سال درختی را برپا کرده اند با میوه تخم مرغ رنگی. برای تزئین این درخت از 9800 تخم مرغ رنگی استفاده شده داست.

 

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بنزی از جنس طلای سفید در دوبی

 

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

هیوندا I flow 2011 فوق العاده زیبا

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

پژو 908

اين ماشين چهار در كوپه از يه موتور 12 سيلندر 48 سوپاپ به حجم 6 ليتر بهره ميگيره كه داراي 691 اسب قدرت و گشتاور 1200 نيوتن متر هست.
زاويه بين بلوك سيلندر 100 درجه هست كه باعث پائين اومدن مركز ثقل موتور ميشه.دو ف_ * ل*_ ت ر تو خروجي دو اگزوز خودش داره كه باعث تصفيه گازهاي خروجي ميشه.
شاسي از جنس آلومينيوم و فيبر كربن با ساختار لانه زنبوري.
چيزي كه در كنار ثاير جذابيتهاي اين ماشين به چشم مياد اينه كه شيشه جلو و سقف اين ماشين يه تيكه هست و هماهنگي خاصي با شيشه عقب داره.

كنسول وسط اين ماشين داراي يه كامپيوتر هست كه GPS , MP3 و تهويه هوا و ساير امكانات را كنترل ميكنه
چراغهاي جلو و عقب اين ماشين تماماً از LED پر شده است.
سيستم ترمز چهار ديسك سراميكي هستش.
طراحي اين خودرو به دست ‌‌Brendan Mccaffrey يك طراح ديجيتال ايرلندي صورت گرفته كه فارق التحصيل NCAD دوبلين در سال 1996 در رشته طراحي صنعتي هست....

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

ابر خودوریی را با 6 چرخ

شرکت ایتالیایی کووینی، ابر خودوریی را با 6 چرخ و طراحی ویژه به بازار عرضه میکند.

به گزارش برنا، ایده اولیه ساخت کووینی C6W از شرکت خودروسازی ایتالیایی کووینی مربوط به 32 سال پیش است. ماشینی استثنائی با 6 چرخ و بدنهای از فایبرگلاس و فیبر کربنی با 434 اسب بخار قدرت و سرعت 300 کیلومتر در ساعت.

ایده ساخت این خودرو از یک ماشین مسابقهای در 1967 گرفته شده و علاوه بر اینکه احتمال چپ کردن در آن به صفر رسیده، امکان ترمز سریع نیز تقویت شده است. البته این خودرو هنوز به شکل انبوه عرضه نشده و صحبتی از زمان عرضه و قیمت آن در میان نیست.

مشخصات: Covini C6W

8 سیلندر، 6 دنده
ظرفیت موتور: 4 هزار و 200 سی سی
حداکثر سرعت: 185 مایل. 300 کیلومتر در ساعت
ابعاد: 4 متر و 180 سانتی متر طول ـ یک متر و 99 سانتی متر عرض
وزن: یک هزار و 150 کیلوگرم

 

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

لحظه های ورزشی

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

فوتباليست هاي مشهور وهمسراشون

ديويد بكهام و و ويكتوريا

عكس 1

عكس 2

عكس 3

عكس 4

عكس 5

عكس 6

عكس 7

عكس 8

عكس 9

كاكا و همسرش

عكس 1

عكس 2

عكس 3

عكس 4

فرناندو تورس و همسرش

عكس 1

عكس 2

عكس 3

عكس 4

عكس 5

فابرگاس و همسرش

عكس 1

عكس 2

عكس 3

وين روني و همسرش

عكس 1

عكس 2

عكس 3

عكس 4

عكس 5

ليونل مسي و ...

عكس 1

عكس 2

عكس 3

عكس 4

ميرو كلوزه و همسرش

عكس 1

عكس 2

تيري هنري و همسرش

عكس 1

عكس 2

الكس دل پيرو و همسرش

عكس 1

عكس 2

كريستيانو رونالدو

عكس 1

عكس 2

عكس 3

داويد ويا و همسرش

عكس 1

عكس 2

سرخيو اخرو و همسرش (دختر مارادونا)

عكس

ژاوي و همسرش

عكس

پاتو

عكس

بوفون و همسرش

عكس

بالاك و همسرش

عكس

آرشاوين وهمسرش

عكس

الكساندر هلب و همسرش

عكس

رائول و همسرش

عكس

رافائل ماركز و همسرش

عكس

فابيو كاناوارو و خانواده

عكس

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

◄عکس هایی از پارکور ►

 

نويسنده: shiva تاريخ: جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

یاور همیشه مؤمن

ای به داد من رسیده
تو روزای خود شکستن
ای چراغ مهربونی
تو شبای وحشت من
ای تبلور حقیقت
توی لحظه های تردید
تو منو از شب گرفتی
تو منو دادی به خورشید
اگه باشی یا نباشی
برای من تکیه گاهی
برای من که غریبم
تو رفیقی جون پناهی
ناجی عاطفه ی من
شعرم از تو جون گرفته
رگ خشک بودن من
از تن تو خون گرفته
اگه مدیون تو باشم
اگه از تو باشه جونم
قدر اون لحظه نداره
که منو دادی نشونم
وقتی شب ، شب سفر بود
توی کوچه های وحشت
وقت هر سایه کسی بود
واسه بردنم به ظلمت
وقتی هر ثانیه ی شب
تپش هراس من بود
وقتی زخم خنجر دوست
بهترین لباس من بود
تو با دست مهربونی
به تنم مرهم کشیدی
برام از روشنی گفتی
پرده ی شبو دریدی
یاور همیشه مؤمن
تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری
برای من شده عادت
ای طلوع اولین دوست
ای رفیق آخر من
به سلامت ، سفرت خوش
ای یگانه یاور من
مقصدت هر جا که باشه
هر جای دنیا که باشی
اونور مرز شقایق
پشت لحظه ها که باشی
خاطرت باشه که قلبت
سپر بلای من بود
تنها دست تو رفیق
دست بی ریای من بود

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

خوابم یا بیدارم

خوابم یا بیدارم
تو با منی با من
نزدیک تر از پیرهن
باور کنم یا نه ، هرم نفس هاتو
ایثار تن سوز نجیب دستاتو
خوابم یا بیدارم ؟
لمس تنت خواب نیست
این روشنی از توست
بگو از آفتاب نیست
بگو که بیدارم
بگو که رؤیا نیست
بگو که بعد از این
جدایی با ما نیست
اگه این فقط یه خوابه
تا ابد بذار بخوابم
بذار آفتاب شم و تو خواب
از تو چشم تو بتابم
بذار اون پرنده باشم
که با تن زخمی اسیره
عاشق مرگه که شاید
توی دست تو بمیره
خوابم یا بیدارم
ای اومده از خواب
آغوشتو وا کن
قلب منو دریاب
برای خواب من
ای بهترین تعبیر
با من مدارا کن
ای عشق دامنگیر
من بی تو اندوه سرد زمستونم
پرنده ای زخمی ، اسیر بارونم
ای مثل من عاشق
همتای محبوب
بمون بمون با من
ای بهترین ، ای خوب

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

پوست شیر

قلب تو ، قلب پرنده
پوستت اما ، پوست شیر
زندنون تنو رها کن
ای پرنده پر بگیر
اونور جنگل تن سبز
پشت دشت سر به دامن
اونور روزای تاریک
پشت نیم شبای روشن
برای باور بودن
جایی شاید باشه شاید
برای لمس تن عشق
کسی باید باشه باید که سر خستگی هاتو
به روی سینه بگیره
برای دلواپسی هات
واسه سادگیت بمیره
حرف تنهایی ، قدیمی
اما تلخ و سینه سوزه
اولین و آخرین حرف
حرف هر روز و هنوزه
تنهایی شاید یه راهه
راهیه تا بی نهایت
قصه ی همیشه تکرار
هجرت و هجرت و هجرت
اما تو این راه ، که همراه
جز هجوم خار و خس نیست
کسی شاید باشه شاید
کسی که دستاش قفس نیست
قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شیر
زندون تنو رها کن
ای پرنده پر بگیر

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی


شب شیشه ای

ما به هم محتاجیم
مثل دیوونه به خواب
مثل گندم به زمین
مثل شوره زار به آب
ما به هم محتاجیم
مثل ما به آدما
مثل ماهیا به آب
مثل آدم به هوا
دستامون از هم اگه دور بمونه
شب شیشه ای دیگه نمی شکنه
از تو این شیشه ای همیشگی
خورشید مثوایی سر می زنه
به عزای دوری دستای ما
کوچه ها ، سکت و بی صدا می شن
بوی رخوت همه جا رو می گیره
همه ی درها ، به غربت وا میشن
جاده هامون ، که به خورشید می رسن
مثل تاریکی ، بی انتها می شن
ما به هم محتاجیم

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

دریایی

کمکم کن ، کمکم کن
نذار اینجا بمونم تا بپوسم
کمکم کن ، کمکم کن
نذار اینجا لب مرگ رو ببوسم
کمکم کن ، کمکم کن
عشق نفرینی بی پروایی می خواد
ماهی چشمه ی کهنه
هوای تازه ی دریایی می خواد
دل من دریاییه
چشمه زندونه برام
چکه چکه های آب
مرثیه خونه برام
تو رگام به جای خون
شعر سرخ رفتنه
تن به موندن نمی دم
موندنم مرگ منه
عاشقم ، مثل مسافر عاشقم
عاشق رسیدن به انتا
عاشق بوی غریبانه ی کوچ
تو سپیده ی غریب جاده ها
من پر از وسوسه های رفتنم
رفتن و رسیدن و تازه شدن
توی یک سپیده ی طوسی سرد
مسخیک عشق پر آوازه شدن
کمکم کن ، کمکم کن
نذار این گمشده از پا در بیاد
کمکم کن ، کمکم کن
خرمن رخوت من شعله می خواد
کمکم کن ، کمکم کن
من و تو باید به فردا برسیم
چشمه کوچیکه برامون
ما باید بریم به دریا برسیم
دل ما دریاییه
چشمه زندونمونه
چکه چکه های آب
مرثیه خونمونه
تو رگ بودن ما
شعر سرخ رفتنه
کمکم کن که دیگه
وقت راهی شدنه
کمکم کن

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

برادرجان

برادر جان نمی دونی چه دلتنگم
نمی دونی برادرجان چه غمگینم
نمی دونی برادرجان
گرفتار کدوم طلسم و نفرینم
نمی دونی چه سخته در به در بودن
مثل توفان همیشه در سفر بودن
برادر جان نمی دونی
چه تلخه وارث درد پدر بودن
دلم تنگه برادر جان ، برادر جان دلم تنگه
دلم تنگه از این روزای بی امید
از این شبگردی های خسته و مایوس
از این تکرار بیهوده دلم تنگه
همیشه یک غم و یک درد و یک کابوس
دلم خوش نیست غمگینم ، برادرجان
از این تکرار بی رؤیا و بی لبخند
چه تنهایی غمگینی که غیر از من
همه خوشبخت و عاشق ، عاشق و خرسند
به فردا دلخوشم ، شاید که با فردا
طلوع خوب خوشبختی من باشه
شب رو با رنج تنهایی من سر کن
شاید فردا روز عاشق شدن باشه

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

خاتون

کدوم شاعر ، کدوم عاشق ، کدوم مرد
تو رو دید و به یاد من نیفتاد
به یاد هق هق بی وقفه ی من
توی آغوش معصومانه ی باد
تو اسمت معنی ایثار آبه
برای خک داغ خستگی ها
تو معنای پناه آخرینی
واسه این زخمی دلبستگی ها
نجیب و با شکوه و حیرت آور
تو خاتون تمام قصه هایی
تو بانوی ترانه هامی اما
مثل شکستن من بی صدایی
تو باور می کنی اندوه ماه رو
تو می فهمی سکوت بیشه ها رو
هجوم تند رگبار تگرگی
که می شناسی غرور شیشه ها رو
تو معصومی مثل تنهایی من
شریک غصه های شبنم و نور
تو تنهایی مثل معصومی من
رفیق قله های پک و مغرور
ببین ، من آخرین برگ درختم
درخت زخمی از تیغ زمستون
منو راحت کن از تنهایی من
منو پکیزه کن با غسل بارون
تو تنها حادثه ، تنها امیدی
برای قلب من ، این قلب مسموم
ردای روشن آمرزشی تو
برای این تن محکوم محکوم
نجیب و با شکوه و حیرت آور
تو خاتون تمام قصه هایی
تو بانوی ترانه هامی ، اما
مثل شکستن من بی صدایی

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

پرنده ی مهاجر

ای پرنده ی مهاجر
ای پر از شهوت رفتن
فاصله قد یه دنیاست
بین دنیای تو با من
تو رفیق شاپرک ها
من تو فکر گله مونم
تو پی عطر گل سرخ
من به فکر بوی نونم
دنیای تو بی نهایت
همه جاش مهمونی نور
دنیای من یه کف دست
روی سقف سرد یک گور
من دارم تو نقب شب جون می کنم
تو داری از پریا قصه می گی
من توی پیله ی وحشت می پوسم
واسه م از پرنده ها قصه می گی
کوچه پسکوچه ی خکی
در و دیوار شکسته
آدمای روستایی
با پاهای پینه بسته
پیش تو ، یه عکس تازه ست
واسه آلبوم قدیمی
یا شنیدن یه قصه ست
توی یه ده صمیمی
واسه من اما عذابه
مثل حس کردن وحشت
مثل درگیری خورشید
با طلسم دیو ظلمت
من دارم تو نقب شب جون می کنم
تو داری از پریا قصه می گی

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

بن بست

میون این همه کوچه
که به هم پیوسته
کوچه ی قدیمی ما
کوچه ی بن بسته
دیوار کاهگلی یه باغ خشک
که پر از شعرای یادگاریه
بین ما مونده و اون رود بزرگ
که همیشه مثل بودن جاریه
صدای رود بزرگ
همیشه تو گوش ماست
ای صدا لالایی
خواب خوب بچه هاست
کوچه اما هر چی هست
کوچه ی خاطره هاست
اگه تشنه ست ، اگه خشک
مال ماست ، کوچه ی ماست
توی این کوچه به دنیا اومدیم
توی این کوچه داریم پا می گیریم
یه روز هم مثل پدربزرگ باید
تو همین کوچه ی بن بست بمیریم
اما ماعاشق رودیم ، مگه نه ؟
نمی تونیم پشت دیوار بمونیم
ما یه عمر تشنه بودیم ، مگهنه ؟
نباید ایه ی حسرت بخونیم
دست خسته مو بگیر
تا دیوار گلی رو خراب کنیم
یه روزی هر روزی باشه دیر و زود
می رسیم با هم به اون رود بزرک
تنای تشنه مو نو
می زنیم به پکی زلال رود

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

هم خونه

هم خونه ی من ای خدا
از من دیگه خسته شده
کتاب عشق ما دیگه
خونده شده ،‌ بسته شده
خونه دیگه جای غمه
اون داره از من دور می شه
این خونه ی قشنگ ما
داره برامون گور می شه
اون دست گرم و مهربون
با دست من قهره دیگه
چشمای غمگینش با من
قصه ی شادی نمی گه
هم خونه ی من با دلم
خیال سازش نداره
دستای کوچیکش دیگه
میل نوازش نداره
شبا وقتی میرم خونه
بوسه به موهاش می زنم
سرش به کار خودشه
انگار نه انگار که منم
روزا وقتی میام بیرون
اون خودشو به خواب زده
خب ، مثل روزگار شده
یه روز خوبه ،‌یه روز بده
ای دل من ، ای دیوونه
بذار برم از این خونه

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

خونه

خونه این خونه ی ویرون
واسه من هزار تا خاطره داره
خونه این خونه ی تاریک
چه روزایی رو به یادم میاره
اون روزا یادم نمیره
دیوار خونه پر از پنجره بود
تا افق همسایه ی ما
دریا بود ، ستاره بود ، منظره بود
خونه ، خونه جای بازی
برای آفتاب و آب بود
پر نور واسه بیداری
پر سایه واسه خواب بود
پدرم می گفت : قدیما
کینه هامون رو دور انداخته بودیم
توی برف و باد و بارون
خونه رو با قلبامون ساخته بودیم
خونه عشق مادرم بود
که تو باغچه ش گل اطلسی می کاشت
خونه روح پدرم بود
چیزی رو همپای خونه دوست نداشت
سیل غارتگر اومد
از تو رودخونه گذشت
پلا رو شکست و برد
زد و از خونه گذشت
دست غارتگر سیل
خونه رو ویرونه کرد
پدر پیرمو کشت
مادر و دیوونه کرد
حالا من مونده م و این ویرونه ها
پر خشم و کینه ی دیوونه ها
من زخمی ، من خسته ، من پک
می نویسم آخرین حرفو رو خک
کی میاد دست توی دستم بذاره
تا بسازیم خونه مون رو دوباره

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مجموعه اشعار ایرج جنتی عطایی

جنگل

پشت سر ، پشت سر
پشت سر جهنمه
روبرو ، روبرو
قتلگاه آدمه
روح جنگل سیاه
با دست شاخه هاش داره
روحمو از من میگیره
تا یه لحظه می مونم
جغدا تو گوش هم می گن
پلنگ زخمی می میره
راه رفتن دیگه میسن
حجله ی پوسیدن من
جنگل پیره
قلب ماه سر به زیر
به دار شاخه ها اسیر
غروبشو من می بینم
ترس رفتن تو تنم
وحشت موندن تو دلم
خواب برگشتن می ینم
هر قدم به هر قدم
لحظه به لحظه سایه ی
دشمن می بینم
پشت سر ، پشت سر
پشت سر جهنمه
روبرو ، روبرو
قتلگاه آدمه

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

!!!!...... مجموعه اشعار حسین پناهی ...... !!!!

با تو
بی تو
همسفر سایه خویشم وبه سوی بی سوی تو می ایم
معلومی چون ریگ
مجهولی چون راز
معلوم دلی و مجهول چشم
من رنگ پیراهن دخترم را به گلهای یاد تو سپرده ام
و کفشهای زنم را در راه تو از یاد برده ام
ای همه من
کاکل زرتشت
سایه بان مسیح
به سردترین ها
مرا به سردترین ها برسان

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

!!!!...... مجموعه اشعار حسین پناهی ...... !!!!

حق با تو بود
می بایست می خوابیدم
اما چیزی خوابم را آشفته کرده است
در دو طاقچه رو به رویم شش دسته خوشه زرد گندم چیده ام
با آن گیس های سیاه و روز پریشانشان
کاش تنها نبودم
فکر می کنی ستاره ها از خوشه ها خوششان نمی اید ؟
کاش تنها نبودی
آن وقت که می توانستیم به این موضوع و موضوعات دیگر اینقدر بلند بلند
بخندیم تا همسایه هامان از خواب بیدار شوند
می دانی ؟
انگار چرخ فلک سوارم
انگار قایقی مرا می برد
انگار روی شیب برف ها با اسکی می روم و
مرا ببخش
ولی آخر چگونه می شود عشق را نوشت ؟
می شنوی ؟
انگار صدای شیون می اید
گوش کن
می دانم که هیچ کس نمی تواند عشق را بنویسد
اما به جای آن
می توانم قصه های خوبی تعریف کنم
گوش کن
یکی بود یکی نبود
زنی بود که به جای آبیاری گلهای بنفشه
به جای خواندن آواز ماه خواهر من است
به جای علوفه دادن به مادیان ها آبستن
به جای پختن کلوچه شیرین
ساده و اخمو
در سایه بوته های نیشکر نشسته بود و کتاب می خواند
صدای شیون در اوج است
می شنوی
برای بیان عشق
به نظر شما
کدام را باید خواند ؟
تاریخ یا جغرافی ؟
می دانی ؟
من دلم برای تاریخ می سوزد
برای نسل ببرهایش که منقرض گشته اند
برای خمره های عسلش که در رف ها شکسته اند
گوش کن
به جای عشق و جستجوی جوهر نیلی می شود چیزهای دیگری نوشت
حق با تو بود
می بایست می خوابیدم
اما مادربزرگ ها گفته اند
چشم ها نگهبان دل هایند
می دانی ؟
از افسانه های قدیم چیزهایی در ذهنم سایه وار در گذر است
کودک
خرگوش
پروانه
و من چقدر دلم می خواهد همه داستانهای پروانه ها را بدانم که
بی نهایت
بار
در نامه ها و شعر ها
در شعله ها سوختند
تا سند سوختن نویسنده شان باشند
پروانه ها
آخ
تصور کن
آن ها در اندیشه چیزی مبهم
که انعکاس لرزانی از حس ترس و امید را
در ذهن کوچک و رنگارنگشان می رقصاند به گلها نزدیک می شوند
یادم می اید
روزگاری ساده لوحانه
صحرا به صحرا
و بهار به بهار
دانه دانه بنفشه های وحشی را یک دسته می کردم
عشق را چگونه می شود نوشت
در گذر این لحظات پرشتاب شبانه
که به غفلت آن سوال بی جواب گذشت
دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است
وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش میدادم که در آن دلی می خواند
من تو را
او را
کسی را دوست می دارم

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

!!!!...... مجموعه اشعار حسین پناهی ...... !!!!

خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش
مانیم که پا جای پای خود می نهیم و غروب می کنیم
هر پسین
این روشنای خاطر آشوب در افق های تاریک دوردست
نگاه ساده فریب کیست که همراه با زمین
مرا به طلوعی دوباره می کشاند ؟
ای راز
ای رمز
ای همه روزهای عمر مرا اولین و آخرین

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

!!!!...... مجموعه اشعار حسین پناهی ...... !!!!

به خانه می رفت
با کیف
و با کلاهی که بر هوا بود
چیزی دزدیدی ؟
مادرش پرسید
دعوا کردی باز؟
پدرش گفت
و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد
به دنبال آن چیز
که در دل پنهان کرده بود
تنها مادربزرگش دید
گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش
و خندیده بود

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

!!!!...... مجموعه اشعار حسین پناهی ...... !!!!

ده دقیقه سکوت به احترام دوستان و نیاکانم
غژ و غژ گهواره های کهنه و جرینگ جرینگ زنگوله ها
دوست خوب من
وقتی مادری بمیرد قسمتی از فرزندانش را با خود زیر گل خواهد برد
ما باید مادرانمان را دوست بداریم
وقتی اخم می کنند و بی دلیل وسایل خانه را به هم می ریزند
ما باید بدویم دستشان را بگیریم
تا مبادا که خدای نکرده تب کرده باشند
ماباید پدرانمان را دوست بداریم
برایشان دمپایی مرغوب بخریم
و وقتی دیدیم به نقطه ای خیره مانده اند برایشان یک استکان چای بریزیم
پدران ‚ پدران ‚ پدرانمان را
ما باید دوست بداریم

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

!!!!...... مجموعه اشعار حسین پناهی ...... !!!!

مادربزرگ
گم کرده ام در هیاهوی شهر
آن نظر بند سبزی را
که در کودکی بسته بودی به بازوی من
در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق
خمره دلم
بر ایوان سنگ و سنگ شکست
دستم به دست دوست ماند
پایم به پای راه رفت
من چشم خورده ام
من چشم خورده ام
من تکه تکه از دست رفته ام
در روز روز زندگانیم

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

!!!...... مجموعه اشعار حسین پناهی ...... !!!!

در انتهای هر سفر
در آیینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زمین
پاپوش پای خسته ام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل
در آخرین سفر
در آیینه به جز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام ‚ کجا
ندیده ای مرا ؟

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

یار همیشگی مان

مرا از تازیانه های ساعت همیشه هراسی بوده است ...
از دقایقی که می گذرند و به چشمان اشکبارم نیشخند می زنند...
فاصله و جدایی تا اعماق وجودم ریشه کرده ،قلبم دیگر( ق ل ب) شده است ...
مدتهاست که در مسیر مشقت باری پاهایم جا مانده است...
مسیراشکهایم هنوز هم بر تن سرد جاده پیداست...
برگ دفترهمچنان خسته از لمس تن سرد قلم و قلم بی رمق از تکرار یک جمله ...
عینک تار در کنار قلم و کاغذها مانده در حسرت دیدار دو چشم
و قهوه ی نیم خورده ی یک فنجان...
گاهی مدادهای رنگی خیالم در میان وسعت هزار رنگ واژه ها می دوند...
و نقاشی می کنندغم گمشده ی پنهان چشمم را و درازای اندوهم را...
گاهی می شکنند...آنها را می تراشم ...
و خود در دور دستهای وسیع اندیشه ام طرحی می کشم از سیاهی زمان...
طرحی که چشمها دیگر نگران کسی نیستند و پروانه ها برای سوختن شمع بی تابی نمی کنند...
طرحی که قاصدک ها یا کوچ کرده اند یا مرده اند !!!
افسوس شکاف بی وفایی قلبها بزرگتر شده است...
میان دو بی نهایت در رفت و آمدم...
بی نهایت عشق و بی نهایت جدایی !!!!
این دست تقدیر بود که من در نقطه ایی اسیر باشم و او در خطی مستقیم تا بی نهایت حرکت کند...
و در این میان دست و پا زدن های من در این پیله ی پست،که چه بی حاصل بود...
امروز من از او دور خواهم شد تا آنجا که از تابش نگاه او در کسی یاچیزی پناه بگیرم ...
و او را برای کسانی رها خواهم کرد ...
که روح نگاه های او را هرگز در نخواهند یافت...
با دستهایی پر از خداحافظی های نیمه کاره کسی زیر پوست شهر می گرید ....
به صداقت یک دیوانه قسم ،عشق چیزی نیست جز سه حرف...
که در آخر هم این سه حرف می پوسد در میان برگهای دفتر خاطرات ما...
و تنها بغض و سکوت حرف آخر است که میشود ....
... یار همیشگی مان ..

 

نويسنده: shiva تاريخ: چهار شنبه 7 ارديبهشت 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

سايت "هنرکده" با هدف اطلاع رساني و آموزش هنرهاي زيبا به افراد علاقه مند به فعاليتهاي هنري به خصوص بانوان ايراني راه اندازي شده و به مرور زمان ، مي‌تواند منبع كاملي براي دوستداران صنايع دستي جديد و روز دنيا باشد اين سايت توسط خانم شیوا حسینی راه اندازي و اداره مي گردد

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to honarkadeh.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com